خدایا شکرت به خاطر اینکه به محضی که چیزِ خوبی رو از ته دل ازت میخوام بهم میدی
خدایا شکرت که زندگیمو با همه ی روزمرگیهاش گاهی انقد شیرین میکنی که دلم میخواد لحظه ایی که توش هستم ابدی بشه
خدایا شکرت که گاهی بدون دلیل ، واقعآ بدون دلیل خوشحالم
خدایا شکرت که منو می بخشی، میبینی
خدایا شکرت که منو دوست داری
خدای من ، من عاشق ِ این شادی های عمیقم که بعضی روزا خودبخود توی وجودمه
خدایا دوسِت دارم
خدایا اون خواهشی رو که ازت دارم رد نکن
سلام سلام سلاااااااااااااااااام
خوبین همگی ؟!خب خدا رو شکر
آخ جون فرصتی پیش اومده واسه یه پست رنگوو ارنگ انقد دوست دارم پستای رنگارنگ .
تولد تول اِ نه چیزه عیدِ. مبارک ،مبارک عید شما مبارک
همگی با هم شوت شون هورااااااااااااااا دست دست جیییغ جیغ هوووووووووووووووووووووووو شووووت هورااااااااااااااا
خانوما دست دست آقایون ... هم دست .آهای آقا با شمام لطفآ شئونات اخلاقی رو رعایت کن حرکات موزون ینی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟الان میان میریزن در وبلاگمو تخته میکنن
خلاصه عید فطر بر همگی مبارکهههههههههههه
حالا لطفآ همگی یه لحظه لبخند به بهانه عید
نچ نچ نچ نه دیگه تا این حد بابا لطفآ کمی خودتو کنترل کن عزیزم زشته مردم دارن تماشات میکنن ای بابا حالا ما یه چیزی گفتیم کوچولو!!!
خوش و خرم و شادان باشید ما رو هم فراموش نکنید
التماس دعا داریم شدید
هر چی از مهر ِ زیبا بگم کم گفتم
تو این فصل دلم همش بهونه میگیره ولی من این بهونه گیریشو دوست دارم، قشنگه!!!
باز بوی دفتر...
پاک کن ها ی سفید
ته مداد قرمز
باز هم مهر رسید
باز هم رج زدن حرف الف
باز هم دخترکی سر به هوا.دختری گیج که نامش کبراست.
و هزاران سال است
قول ها داده به خود
و گرفته تصمیم
که دگر بار کتاب خود را
باز جا نگذارد.شب به زیر باران
آن کتاب کهنه.همچنان خیس وچروکیده و باران زده است
باز هم سال دگر
باز پاییز دگر
باز تصمیم دگر
باز کوکب خانم
چند مهمان دارد
باز هم سفره رنگین پهن است
و کدام از ماها
در پس این همه سال...
حسرت خوردن از آن سفره کوکب خانم
همچنان با اونیست؟
خوش به حال عباس
خوش به حال کبری
خوش به حال حسنک
که همه دغدغه شان.
سفره ودفتر خیس است وصدای یک بز
خوش به حال همه شان
که زما جاماندند
همه کودک ماندند
ورسیدیم ما به سرابی که هم اکنون هستیم
وغم غربت ایام گذشته است که دایم با ماست!!!!!!!
هییییییییییییی روزگار...